نبودت

ساخت وبلاگ

امکانات وب

پشت سر و رو به رو قطار قطار تاریکی تقویم من مو به مو نفس نفس کویری ... خودکار من دم به دم سرفه سرفه دلتنگی چشم من ابر به ابر باران باران جدایی ... کاغذ من خط به خط منتظر عاشقی گیسوی من موج به موج در س نبودت...
ما را در سایت نبودت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8yadegari945 بازدید : 137 تاريخ : دوشنبه 2 تير 1399 ساعت: 13:56

آغوش دوستی مرا بغل گرفت دوستی که نام دیگر عشق است و شنید مرا و جوانه امیدم را آب داد تا درخت بشود ... حال رنگ و بو دارم بارانم برای خود بهاری دارد حال مثل یک کودک شادم که کیک و شمع تولد دارد ... آغوش نبودت...
ما را در سایت نبودت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8yadegari945 بازدید : 147 تاريخ : دوشنبه 2 تير 1399 ساعت: 13:56

آشفته دلم خفته به زاری افسوس تو هم حاصل آهی دیروز چه خوش خوشان بودی امروز چرا دل میتراشی ... ما را قراری بود فراری پول است که میدهد بازی؟ آنجا سراب است نیست آبی چشمه منم چرا تو خوابی ... آشفته دلم تو نبودت...
ما را در سایت نبودت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8yadegari945 بازدید : 156 تاريخ : دوشنبه 2 تير 1399 ساعت: 13:56

ابر سرخ چشم من بر شهر سوخته دلم ببار و سفر کن لطفاً که تو را ببیند بغض میکند ... ابر سرخ چشم من با مهربانم مهربان باش بگذار زود تر او را ببینم بگذار که واقعی بخندد ... ابر سرخ چشم من نبین ابری از جنس نبودت...
ما را در سایت نبودت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8yadegari945 بازدید : 157 تاريخ : دوشنبه 2 تير 1399 ساعت: 13:56

در من پیرمرد مو سفیدی است که مشت لرزانی شده تا مشت بزند او فندک به سیگار روشن میزند او آدم کوکی شهر فریب نیست ... و زنجیر کلمات یارش سخت گلویش را فشرده و آهوی چشمان یارش گرگ شده و دریده ... و هر کس که نبودت...
ما را در سایت نبودت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8yadegari945 بازدید : 132 تاريخ : دوشنبه 2 تير 1399 ساعت: 13:56

خاکستر پیری در سینه ام نفس میکشد

که بعد، نیمه شب ها میخندد

به یاد آنکه کبریت زد و صبر کرد

تا دود ببیند و لا به لای گریه بخندد

نبودت...
ما را در سایت نبودت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8yadegari945 بازدید : 143 تاريخ : دوشنبه 2 تير 1399 ساعت: 13:56

سنگ در جیب من چاقو در جیب تو ترس در سینه من سنگ در سینه تو ... تو برای عشق میجنگی من برای عشق میجنگم تو دل چاقو زدن داری من پی پایان بازی ... ما هر دو برادر بودیم فکر میکردی به اینجا برسیم؟ قرار مشت ب نبودت...
ما را در سایت نبودت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8yadegari945 بازدید : 143 تاريخ : دوشنبه 2 تير 1399 ساعت: 13:56

لبخند جوانه نزد در من ببین گریه زار همیشه گِلم و داغم از خون داغی که ریخت من آه بغض به مرگ رسیده دلم ... و شب کوره دلم خون میگرید و آهسته آهسته خود کابوس میشوم کابوسی که با بوسه مرگ به دنیا میاید تا د نبودت...
ما را در سایت نبودت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8yadegari945 بازدید : 160 تاريخ : دوشنبه 2 تير 1399 ساعت: 13:56